وقتی به مخم فشار بیاد میشه این که می بینی !!! :)

باز هم خواب ریاضی دیده ام خواب خطهای موازی دیده ام
خواب دیدم خوانده ام ایگرگ زگوند خنجر دیفرانسیل هم گشته کند
از سر هر جایگشتی می پرم دامن هر اتحادی می درم
دست و پای بازه ها را بسته ام از کمند منحنی ها رسته ام
شیب هر خط را به تندی می دوم گوش هر ایگرگ وشی را می جوم
گاه در زندان قدر مطلقم گه اسیر زلف حد و مشتقم
گاه خطها را موازی میکنم با توانها نقطه بازی میکنم
لشکر تمرین دارم بیشمار تیغی از فرمول دارم در کنار
ناگهان دیدم توابع مرده اند پاره خطها، نقطه ها ، پژمرده اند
در ریاضی بحث انتگرال نیست صحبت از تبدیل و رادیکال نیست
به ادامه مطلب بروید لطفاً